جشن میلاد امام حسین علیه السلام در روستای بناب به روایت تصویر:

 بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم                                                  

به عموم جوانان در کشورهای غربی‌

حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌خودی‌خود برای همنوعان اندوه‌بار است. منظره‌ی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانواده‌اش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بی‌جان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده‌ی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یک‌ونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایه‌ی ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ی کنونی رسانده است.

درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده‌ی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ی تروریسم تکفیری، علی‌رغم داشتن عقب‌مانده‌ترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته‌اند، و این در حالی است که پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه‌ی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است.

چهره‌ی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیده‌ی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانواده‌ی فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به‌طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بین‌المللی قرار گیرد، هر روز خانه‌ی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بی‌آنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع‌آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همه‌ی اینها اغلب در برابر دیدگان وحشت‌زده و چشمان اشک‌بار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده‌ی خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه‌گاه‌های مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید‌؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطی‌گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه‌ی تلویزیون‌ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند.

لشکرکشی‌های سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی‌شماری داشت، نمونه‌ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی خود را از دست داده‌اند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی ده‌ها سال به عقب برگشته‌اند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه‌ها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهره‌آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست.

جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ی خشونت‌زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.

متأسّفانه این ریشه‌ها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دوره‌ی معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت‌بار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش، زاییده‌ی این‌گونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالی‌که تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن‌هم در دل یک قبیله‌ی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه‌ی کشتن همه‌ی بشریّت میداند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟

از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند، جذب این نوع گروه‌ها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن‌قدر افراطی شوند که هم‌وطنان خود را گلوله‌باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه‌ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.

به‌هرحال این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانه‌‌ای است که گسست‌های موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده که جامعه‌ی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیون‌ها انسان فعّال و مسئولیّت‌پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی‌شان محروم سازد و از صحنه‌ی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله‌ها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب‌بندی‌های موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواه‌ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایسته‌ی این ناسپاسی‌ها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی می‌شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی میتاباند.

سیّدعلی خامنه‌ای

۸ آذر ۱۳۹۴

واکنش علمای اهل سنت هرمزگان نسبت به حادثه خونبار نیجریه و کشتار شیعیان این کشور، غرب و صهیونیست را عوامل پشت پرده کشتار مسلمانان نیجریه با هدف از این کار ضربه زدن به اسلام دانستند.

علما و روحانیون اهل سنت استان هرمزگان ضمن محکومیت اقدامات ارتش نیجریه و به شهادت رساندن مسلمانان نیجریه خواستار وحدت بیشتر مسلمانان برای مقابله با توطئه های دشمنان اسلام شدند.

صهیونیست پشت پرده کشتار شیعیان نیجریه است

شیخ حسین بازماندگان، امام جمعه اهل سنت بندر پل با اشاره به فاجعه حسینیه بقیه الله شیعیان در نیجریه گفت： آنچه که در این برهه از زمان باعث شده مسلمانها از هم فاصله بگیرند عدم به کار بندی دستورات دین مبین اسلام است چرا که اگر جامعه به فرمایشات شاه رسالت پیغمبر خاتم جامه  عمل بپوشاند قطعا شاهد این همه نابسامانیها در جهان اسلام نخواهیم بود.

وی با بیان اینکه براساس منطق اسلام  مسلمانان مانند یک پیکر  هستند که هرگاه عضوی به درد آید سایر اعضا با او اظهار همدردی خواهند کرد،اظهار کرد:  آنچه که این روزها باعث دل خونی و رنجش مسلمانها و انسانیت گردیده حمله ناجوانمردانه ارتش مزدور نیجریه است که بازهم دست پشت پرده ی به خون آلوده صهیونیستها از آستین منحوسشان به در آمد و جنایتی دیگر در قاره ی آفریقا ناجوانمردانه رقم زدند.

بازماندگان افزود:در دنیای امروز بهر جا که نگاه شود چهره زشت تروریستهای دشمن اسلام نمایان می شود که این موضوع نه تنها به اسلام کمک نمی کند بلکه  چهره  اسلام  را مخدوش می نماید.

وی با بیان اینکه دشمنی رژیم غاصب صهیونیستی نسبت به مسلمانان نباید فراموش شود، تصریح کرد:  مسلمانان به فن و دانش دشمن شناسی خود را مسلح کنند که این رمز پیروزی است .

قطار اسلام با کشتار مسلمانان از حرکت باز نخواهد ایستاد

عضو شورای روحانیت بندرپل ادامه داد: اینکه صهیونیست غدار سعی دارد اندیشمندان آگاه و مبارز وحق طلب را از جامعه بگیرد احساس خطری است که او از ناحیه اندیشمندان دارد  ولی اسراییل و همفکران پلیدش بدانند که با حذف و به شهادت رساندن دلاور مردان جهان اسلام راه به جایی نخواهد برد.

وی اظهار کرد: این سنت الهی است که با حذف یک شیر مرد قطار اسلام از حرکت باز نخواهد ایستاد بلکه صدها شیر مرد دلاور حاضر در میدان بوجود خواهند آمد.

بازماندگان با اشاره به چشم طمع قدرتهای استعماری و صهیونیستها به نیجریه گفت:نیجریه یکی از مهم ترین کشور در قاره آفریقا از نظر منابع طبیعی و ژیوپلتیک و اقتصادی است که همه قدرتهای استعماری جهان به دنبال آن هستنداز سوی دیگر جنود شیطان خوب میدانند با وجود افکار شیعیان و مخالفت با ظلم و اشغالگری نمی توانند اهداف پلید خود را به پیش ببرند, و بهمین منظور در صدد حذف رهبران این کشور می باشند.

وی با بیان اینکه  همه آحاد ملت مسلمان به حکم خدا گردن نهند و بر پایه  اخوت حمایت همه جانبه خویش از برادران و خواهران ایمانی مظلوم خود در نیجریه را به نمایش بگذارند، اظهار کرد:جامعه ی اسلامی شیعه و سنی به کوری چشم دشمنان همچون حلقات زنجیر به هم پیوسته اند واز همدیگر جدا نخواهند شد چرا که در زیر پرچم توحید لااله الا الله محمد رسول الله (انماالمومنون اخوه)  را آموخته ایم.

امام جمعه اهل سنت بندرپل تصریح کرد: مسلمانان آزاده جهان که الگوی خودرا پیامبر خاتم میدانند به ارتش و دولت نیجریه با اعتراض خود این پیام را بدهند که آنها نمی توانند به راحتی دست به جنایت علیه مسلمانان کشورش از برادران ایمانی شیعه ما بزند .

وی تاکید کرد: مسلمانان به گوش باشید و بدانید که یکبار دیگر آمریکا و اسراییل ثابت کردندکه از اشاعه فرهنگ ظلم ستیزی و مبارزه با فساد ناخرسند است و با صدای رسا میگویم ای آمریکا و اسراییل در غیظتان بمیرید به اذن الله پیروزی اسلام بر کفر را در آینده نزدیک در سراسر جهان با چشم سرتان مشاهده کنید واین وعده ی الهی است .

بازماندگان با اعلام انزجار این این جنایت خاطر نشان کرد:جامعه اهل سنت این عمل ددمنشانه و وحشیانه ارتش نیجریه را به شدت محکوم می نماید  و خطاب به جامعه اسلامی سراسر جهان عرض میکنم که امروز ما بیشتر از هر زمانی نیاز به آرامش و برادری و برابری و تعاون داریم.

مجامع بین المللی باید واکنش قاطعانه نشان دهند

شیخ مسعود راهبر، امام جمعه اهل سنت  بندرچارک درگفتگو با خبرنگار مروارید نیوز با اشاره به حادثه اسفبار ودلخراش وتلخ این روزهای نیجریه اظهار کرد: این حادثه نشان از بی درایتی وبی توجهی دولتمردان این کشور آفریقایی است که امروز بجای مقابله در مقابل گروهک های تروریستی همچون بو کو حرام که این همه زن ودختر وانسانهای بی گناه را قتل عام کرده اند ومیکنند .

وی با بیان اینکه به شهادت رساندن مسلمانان بیگناه ومظلوم اختلاف بین مذاهب اسلامی می شود،اظهار کرد: کشورهایی که در حادثه تروریستی فرانسه صف اول برای محکوم نمودن وشنیع دانستن آن عمل امروز در یک بایکوت خبری ورسانه ای بسر می برند.
راهبر افزود: غربیها که به ظاهر خود را مدافعان حقوق بشر میدانند از این انسانها دفاع نمیکنند و با ارتش وسیاسیون نیجریه همکاری هم می کنند.

امام جمعه اهل سنت  بندرچارک ضمن محکوم نمودن این اعمال ددمنشانه تصریح کرد: باید امروز همگان برای حفظ کیان امت اسلامی وحدت را سر لوحه کار خود قرار دهیم ودر این راستا قدم نهیم ودر یک صف واحد مقابل تکفیریهای تروریستی بایستیم.

وی خاطر نشان کرد:برادر کشی ومسلمان کشی مایه ننگ دامان اسلام شده که جای بسی تاسف دارد لذا از مجامع بین المللی میخواهیم سریعا به این حادثه تلخ واکنش قاطعانه نشان دهد وهمه مسلمانان جهان را به صلح مهربانی ومودت که پیام رحمت للعالمین میب اشد دعوت می کنیم.

غرب در صدد اختلاف افکنی بین شیعه و سنی است

شیخ محمد صدیق بهجت امام جمعه اهل سنت بندرلنگه ضمن محکوم کردن عوامل این حادثه گفت: غرب و صهیونیست از عوامل  پشت پرده کشتار مسلمانان نیجریه می باشد چون از بیداری اسلامی وحشت دارند به این عملیاتهای جنایتکارانه متوسل می شوند.

امام جمعه اهل سنت اظهار کرد: هدف بحرانها و حادثه هایی که در دنیا اتفاق می افتد فقط ضربه زدن به دین اسلام است به دلیل اینکه از بیداری اسلامی وحشت دارند اسلام را بعنوان دین خشونت در دنیا معرفی می کنند و درصدد اختلاف افکنی بین اهل تشیع و تسنن هستند.

شیخ بهجت تصریح کرد: غرب برای اینکه جوایگوی مشکلات جوامع خود نیست و اسلام را بعنوان مانع و سدی برای رسیدن به خواسته های خود می داند به کشتار مسلمانان و اسلام هراسی متوسل مشود و اسلام هراسی را در دنیا ایجاد می کند.

وی افزود: اسلام دین خدایی و  خداوند وعده داده است که دین خود را کمال می رساند و اسلام در جهان حاکم می شود همانطور که امروزه شاهد نویدهای خداوند هستیم که از کشورهای دیگر به اسلام گرایش پیدا می کنند و این شاهدی بر بیداری اسلامی است.

امام جمعه اهل سنت بندرلنگه خاطرنشان کرد: باید هوشیارانه از یکدیگر حمایت کرده و همه مسلمان در دنیا ملت و امت واحدی را تشکیل دهند و به غرب و صهیونیست اجازه ندهیم که بین مسلمانان اختلاف و تفرقه ایجاد کنند.

پایگاه بسیج ذوالفقار بناب اقدام به دیوار نویسی در سطح روستا کرده است .محسن خدمتیان در این باره گفتند :در نظر داریم سی و پنج متر از فضای روستا را دیوار نویسی کنیم که این دیوار نویسی شامل متن های از قبیل احادیث و سخنان امام و مقام معظم رهبری است.

برگزاری هفتگی جلسات حلقه صالحین پایگاه که در این جلسات پیرامون موضوعات روز ،مذهبی ،اعتقادی و بصیرتی صحبت می شود.

برگزاری همایش بزرگ پیاده روی خانواده به مناسبت هفته بسیج در مورخ شش آذر 94 روز جمعه ساعت 7 صبح با حضور حداکثری مردم روستای بناب برگزار شد. این مراسم که با همکاری شورا ،دهیاری روستا و فرمانده محترم حوزه شهید شوشتری برگزار گردید بعد از صرف صبحانه فرمانده پایگاه بعد از تقدیر و تشکر از حاضران و تبریک هفته بسیج به جوانان و بسیجیان توصیه کرد که احترام به پدر و مادر را یکی از اولویت های مهم زندگی خود قرار دهید که منشاء خیر و برکت برایمان خواهد بود. پدرو مادر باید خود به والدینشان احترام بگزارند تا فرزندانشان بیاموزند این کار شما سبب می شود فرزند لمس کند احترام را. در پایان هم به قید قرعه به 50 نفر جوایزی اهداء شد.

به مناسبت هفته بسیج و تجمع بزرگ بسیجیان در بندر خمیر شاهد حضور پرشور بسیجیان پایگاه ذوالفقار بناب در این مراسم بودیم.در این باره محسن خدمتیان گفتند :دشمن به دنبال کم رنگ کردن حضور ما در صحنه های انقلاب است.بعضی ها در داخل با گفتن اینکه نیاز نیست ما روز قدس،هفته بسیج و زوزهایی که برای این انقلاب مهم است را داشته باشیم این سخن ها نشان دهنده نفوذ استکبار است که حضرت اقا امام خامنه ای در سخنانشان این را به صراحت گفته اند. بنده به نمایندگی از بسیجیان پایگاه ذوالفقار بناب هم میگویم اگر خط ما ولایت و رهبری باشد از هر گونه نفوذ در امان خواهیم بود.

به گزارش خبرنگار سیاسی ذوالفقار به نقل از  خبرگزاری فارس، عزت‌الله ضرغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در دانشگاه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به بررسی وقایع فتنه در سال 88 پرداخت و گفت: امروز مسئله فتنه و قبح آن برای همگان روشن شده است و وقایع سوریه، مصر و لیبی نشان داد که اگر فتنه ادامه پیدا می‌کرد چه بر سر کشور ما می‌آمد و چه بر سر خون شهدا و پیشگامی انقلاب پیش می‌آمد.
رئیس سابق سازمان صدا و سیما به مظلومیت رهبر معظم انقلاب در دوران فتنه اشاره کرد و گفت: رهبر معظم انقلاب حتی در آن زمان و پس از وقایع ایجاد شده اعلام نظر شورای نگهبان را با توجه به حکم حکومتی عقب انداختند و با نمایندگان نامزدها صحبت کردند که به صبر انقلابی و بصیرت رهبر معظم انقلاب پی می‌بریم.
ضرغامی فتنه را شبیه گردوغبار توصیف کرد و گفت: این گردوغبار وقتی بلند می‌شود حق و باطل را با یکدیگر در هم می‌آمیزد؛ یک زمان دشمن مشخص است ولی زمانی که فتنه شکل می‌گیرد کار سخت‌تر می‌شود.
وی ادامه داد: در فتنه 88 خواص نقش مهمی داشتند البته سال‌ها قبل از آن مقام معظم رهبری فرمایشاتی را به خواص ارائه کرده بودند.
رئیس سابق سازمان صدا و سیما خاطرنشان کرد: در فتنه، حق و باطل قاطی می‌شود و گرد و غبار صورت گرفته و خواص راه را گم می‌کنند که باید به آگاهی در اینباره پرداخت.
ضرغامی به توصیه رهبر معظم انقلاب در آن زمان اشاره کرد و گفت: ایشان به بنده توصیه کردند تلاش کنید این جمعیت که به خیابان‌ها آمده‌اند و توسط رسانه‌های بیگانه همان 13 میلیون رأی داده به طرف مقابل نشان داده می‌شود به گونه‌ای نمایان شود که درست بازگو شود؛ چرا که همه آن 13 میلیون رأی دهنده فتنه‌گر نبودند.
ضرغامی در ادامه تصریح کرد: این رویکرد توسط رهبر معظم انقلاب به معنای داشتن بصیرت است و ایشان در تمامی طول این سال‌ها بصیرت واقعی را نشان دادند.
وی اضافه کرد: در فتنه فقط باید به امام و رهبر جامعه نگاه کرد.
رئیس سابق سازمان صدا و سیما، به عملکرد برخی خواص در دوران فتنه اشاره کرد و گفت: برخی از آنها وقتی زمان جلوتر رفت فاصله گرفتند و با آنکه سختشان بود هم از آن باطل جدا شدند.
ضرغامی تصریح کرد: فتنه خاصیت خطرناکی دارد چرا که آنهایی که گرفتار می‌شوند وقتی می‌خواهند برگردند به راحتی نمی‌توانند.
وی در ادامه گفت: در آن دوران بارها با آقای ناطق نوری صحبت کردم. بعد از حوادث گفت‌وگویی با ایشان داشتم و نگران بودم که مراسم ایشان را برخی به هم بزنند ولی می‌گفتم که نگران نباشند و به احیاها بروند؛ به وی گفتم رسانه ملی افتخارش این است که جریان‌های نظام همانند وی حرف بزنند؛ اما چند سال طول کشید تا وی یک مقدار روشن‌تر شد.
رئیس سابق رسانه ملی خاطرنشان کرد: آقای ناطق 25 بهمن توانست بیاید و راجع به فتنه و علیه آن حرف بزند. فتنه 24 خرداد شروع شد اما تا 25 بهمن طول کشید تا آقای ناطق نوری حرف زد.
ضرغامی خاطرنشان کرد: بعد از آن دوران که در 22 بهمن برخی طرح بر هم زدن راهپیمایی را داشتند و نتوانستند آن را انجام دهند این فضاحت و حقارت پیاده‌نظام دشمن برای خواصی همچون وی روشن شد.
ضرغامی اضافه کرد: در آن روزها به آقای ناطق نوری زنگ زدم و گفتم من می‌دانم شما از جاهایی ناراحت هستید اما به تعبیر من شاید آخرین فرصت برای شما است چرا که شما همراه نظام بوده‌اید و درس ولایت فقیه داده‌اید و ما پیش از انقلاب پای منبرهای شما بوده‌ایم.
وی ادامه داد: بعد از این ماجرا بود که آقای ناطق نوری مصاحبه‌ای انجام داد و فتنه را محکوم و پس از آن نیز از من تشکر کرد.
رئیس سابق سازمان صدا و سیما خاطر نشان کرد: این ویژگی فتنه است که حق و باطل را در هم می‌ریزد و گردوغبار ایجاد می‌کند.
ضرغامی درباره عملکرد موسوی و کروبی نیز گفت: بین موسوی و کروبی هم تفاوت قائلم چرا که موسوی آگاهانه‌تر و کروبی نا آگاهانه در این راه قدم گذاشتند.
وی درباره خاتمی نیز گفت: با تمامی نقدی که به خاتمی وارد است اما وی گرفتار فتنه شد و اسیر دست موسوی گشت.
رئیس رسانه ملی یادآور شد: در آن دوران خاتمی نامزد انتخابات شد اما بعد از چند روز که موسوی نامزد انتخابات شد با ناراحتی و بسیار سرد استعفاء داد و کناره‌گیری کرد؛ موسوی خاتمی را هم بازی داد و خاتمی نتوانست از این فتنه بیرون آید.
ضرغامی تصریح کرد: من در دوران ریاست در سازمان صدا و سیما و در یک سالی که با خاتمی کار کردم هیچ مشکلی با وی نداشتم و حتی در پایان دوران ریاست جمهوری‌اش از وی تقدیر به عمل آمد؛ چرا که اعتقاد داشتم باید سرمایه‌های نظام حفظ شوند.
رئیس رسانه ملی درباره دیدار خصوصی‌اش با کروبی نیز گفت: به کروبی در آن دوران گفتم این خسارت‌ها که وارد می‌کنید دنباله‌روی موسوی است و وی به طور ناآگاهانه‌ای اعتقاد داشت که تقلب شده است.
رئیس سابق رسانه ملی تصریح کرد:‌ من از دوران ریاست مجلس کروبی با وی آشنایی داشتم و کروبی حتی نسبت به اعضای حزب مشارکت در مجلس موضع می‌گرفت و حتی از رسانه ملی بسیار حمایت می‌کرد اما دیدیم که در زمینه انتخابات دنباله‌روی موسوی شد.
وی در ادامه تصریح کرد: امروز بطلان فتنه برای همه روشن شده است و هر کس عقل داشته باشد آن را متوجه خواهد شد.
ضرغامی تصریح کرد:‌ حال برخی افراد که وابسته و فعال فتنه بوده‌اند بدون اینکه عذرخواهی داشته باشند مدعی هستند که باید در کشور مدیریت کلان بگیرند که حتماً این رفتارشان درست نیست چرا که اگر انصاف داشته باشند نباید خود را در معرض این مسئولیت‌ها قرار دهند.
رئیس سابق رسانه ملی با بیان اینکه وقتی دوره‌ای به پایان می‌رسد بسیاری جریان‌ها روشن می‌شود، گفت:‌ پس از گذشت سال‌ها از فتنه ماجرا کاملاً روشن شده است و همه می‌فهمند که چه فتنه‌ای رخ داد.
ضرغامی به گفت‌وگوی خود با موسوی هم در آن دوران اشاره کرد و گفت: موسوی در آن زمان تقاضای حضور در رسانه ملی و خواندن بیانیه را داشت اما من به او گفتم که بیاید و در حضور دو نفر به گفت‌وگو بپردازد؛ حتی فرد مورد نظر را نیز معرفی کردیم و گفتیم در خصوص صحبت‌هایی که داریم با آقای حداد عادل گفت‌وگو کنیم اما موسوی قبول نکرد.
ضرغامی تصریح کرد: موسوی تنها خواستار این بود که به صدا و سیما آمده و اعلامیه بخواند در صورتی که این کار قابل انجام نبود و ما خواستار گفت‌وگو در رسانه ملی بودیم که نیامدند؛ آنجا که باید پرتوافکنی شود فرار می‌کنند.
رئیس سابق رسانه ملی گفت: در تاریکی‌ها هرجا بصیرت و آگاهی می‌آید فتنه کنار می‌رود و امیدواریم جلسات این چنینی برای روشن شدن فتنه در دانشگاه‌ها برگزار شود و حتی همه افرادی که فکر می‌کنند نگاه متفاوتی دارند بیایند و حرف‌ها را بشنوند.
ضرغامی در ادامه خاطرنشان کرد: در فتنه برگشتن سخت است و اگر دیدیم بعضی‌ها خوب حرف نزدند، سکوت کردند و یا با اصرار ما آمده و یک جمله گفتند در فتنه گرفتار شده بودند و باید خودشان را تقویت کنند.

   به گزارش خبرنگار دفاعی ذوالفقار به نقل خبرگزاری فارس، سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یازدهمین همایش سراسری فرماندهان قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء (ص) که صبح امروز برگزار شد، طی سخنانی اظهار داشت: خیلی‌ها فکر می‌کنند مخالفت با آمریکا، تنها بُعد انقلاب اسلامی است اگرچه این یکی از ابعاد اصلی انقلاب است اما انقلاب اسلامی جنبه‌های دیگری هم دارد و جهاد تنها مختص به جهاد سخت با دشمن نیست بلکه در همه عرصه‌ها ی دیگر نیز موضوعیت پیدا می‌کند.
وی با بیان اینکه در پیشبرد اهداف انقلاب، تنها مخالفت با آمریکا مطرح نیست، گفت: البته این امر (مبارزه با آمریکا) امروز به خوبی پیش می‌رود هرچند برخی می‌خواهند فتیله آن را پایین بکشند.
جعفری با بیان اینکه انقلاب جنبه‌های ارزشی و ایجابی نیز دارد، اظهار داشت: عمل خالص با روحیه جهادی یعنی وقتی کاری درست و حق است، بدون هیچ ملاحظه‌ای جز ملاحظه خدا آن را انجام دهیم که البته این کار سختی است.
فرمانده کل سپاه اظهار داشت: متاسفانه بسیاری از مدیران ما اسیر این ملاحظات هستند و حتی گاهی رئیس یک قوه در حالی که می‌داند یک کاری حق است، اما می‌گوید اگر آن را انجام دهم مردم به من رای نخواهند داد.
جعفری تصریح کرد: حتی نماینده مجلس نیز ملاحظه رای مردم را می‌کند که این یکی از بدبختی‌های نظام است که به جای کار برای خدا، برای مردم کار کنند.
وی تصریح کرد: عده‌ای برداشت متفاوتی از انقلاب دارند مثلا دوم خردادی‌ها شعار توقف انقلاب را سر می‌دادند و می‌گفتند هر روز نمی‌شود انقلاب کرد.
فرمانده کل سپاه افزود: حضرت آقا 20سال است با این دیدگاه انحرافی مبارزه می‌کنند و چفیه روی دوش ایشان نماد مبارزه با این تفکر انحرافی است که اسم اصلاحات روی آن گذاشتند، اما این اصلاحات مقابل انقلاب اسلامی است و خیلی از مسئولین نیز آن را قبول ندارند.
جعفری افزود: یکی از مصداق‌های مجاهدت و تلاش در راه خدا کارهای قرارگاه خاتم است. دوست و دشمن مخالف و موافق و خودی و غیرخودی اقرار دارند که کار قرارگاه از نظر کیفیت، سرعت و حجم خوب و رضایت‌بخش است که این جای تقدیر دارد.
وی ادامه داد:‌ ما باید در عرصه سازندگی و در همه ابعاد الگو باشیم. یکی از نیازهای شدید و بسیار جدی انقلاب اسلامی الگو شدن در کارهاست زیرا همه چشم‌ها امروز به ایران و جمهوری اسلامی دوخته شده است و آرمان‌های انقلاب اسلامی در حال گسترش در دنیاست که مهمترین بعد آن ظلم‌‌ستیزی است.
جعفری ادامه داد: پاسداری درست، کامل، به موقع و غیرمحافظه‌کارانه انتظار مقام معظم رهبری از ماست. سپاه باید از انقلاب اسلامی در حال پیشرفت محافظت کند که این خواست رهبری است و پاسداری به صورت غیرمحافظه‌کارانه باید در کار و مسئولیت هر کدام از ما مصداق پیدا کند.
وی ادامه داد: هر سازمانی که فکر کند در وضع مطلوب قرار دارد و دیگر نمی‌تواند بالاتر برود نقطه سقوط آن است که این را مبانی دینی ما نیز می‌گوید ولی در کتب مدیریت غربی مطرح می‌شود.
فرمانده کل سپاه، گفت:‌ سپاه و قرارگاه هدفشان عمق‌بخشی به نظام و اثبات کارآمدی نظام با کیفیت بالاست و انتظار از انجام هر کاری در سپاه این است که آن کار ارزشی باشد.
جعفری تأکید کرد: ما باید در سپاه الگو باشیم و اینکه بگوییم همه جا همینطور است و چون جامعه اینگونه است ما هم اینطور باشیم پاسداری نمی‌شود. از ویژگی‌های مدیریت جهادی سخت‌‌کوشی، پذیرش ریسک و خطر و داشتن دشمن و یا مخالف است. ترس از مخالفت در مدیریت جهادی مثل ترس از مرگ در مقابله با دشمن خارجی در جنگ است. صرف اینکه ما در سپاه هستیم و لباس سبز سپاه را می‌پوشیم جواب نمی‌دهد و کار و عملمان باید مصداق جهاد فی‌سبیل‌الله باشد.
وی ادامه داد: کشور نیاز اساسی به توسعه ارزش‌های دینی و روابط و کارها دارد و فرق قرارگاه با دیگر شرکت‌ها این است که ارزش‌‌ها را جایگزین ضدارزش‌ها کند.
جعفری در پایان گفت: 35 سال از انقلاب گذشته است، فرصتی نداریم و چشم ملت‌های دیگر به الگوسازی سپاه و انقلاب در عرصه‌های مختلف است و انتظار آقا و انقلاب از سپاه در عرصه سازندگی این است که الگو شود و  در جاهای دیگر توسعه پیدا کند.

قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۵ در روستای کوهستانی و دورافتاده قنات ملک در استان کرمان به دنیا آمد.

وی در 12 سالگی، پس از پایان تحصیـلات دوره ابتدایی، زادگاه خود را ترک کرد و مشغول به کار بنایی در کرمان شد.

چندی بعد به عنوان پیمانکار در سازمان آب مشغول به کار شد و در همان سال‌ها نیز فعالیت‌های انقلابی خود را آغاز کرد.

وی پس از پیروزی انقلاب، به عضویت مجموعه «سپاه افتخاری» که به وسیله پدر شهید قاضی تاسیس شده بود، درآمد.

• ماموریتم به جبهه 15 روزه بود، اما تا آخر جنگ برنگشتم / روایت عملیات کربلای 5 از زبان سردار حاج قاسم سلیمانی

با شروع جنگ تحمیلی، وی راهی جبهه شد و کمی بعد، فرمانده بسیجی‌های هم‌ولایتی‌اش شد و سپس لشکری از همین بسیجی‌ها تشکیل داد و به لشکر ۴۱ ثارالله شهرت یافت.

• تجلیل از سردار فتح الفتوح / شوالیه آرام برمی‌خیزد / سردار بزرگ خاورمیانه / مردی از جنس سیاست / منطق استراتژیک سلیمانی
  

وی در طول دوران دفاع مقدس، با لشکر تحت‌ امر خود در عملیات‌های زیادی از جمله، والفجر 8، کربلای 4، کربلای 5 و تک شلمچه حضور موثر داشت.

با پایان جنگ، لشکر 41 ثارالله به فرماندهی سردار سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی کشور هدایت می‌شدند.

وی در سال ۱۳۷6، از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، فرماندهی کل قوا، به تهران فراخوانده و مسوولیت سپاه قدس به او سپرده شد.

قاسم سلیمانی پس از دوران دفاع مقدس تا زمانی که به سمت فرماندهی سپاه قدس منصوب شد، با باندهای قاچاق مواد مخدر در نزدیکی مرزهای ایران و افغانستان جنگید.